وکیل الملک نوریوکیلالملک نوری، محمد اسماعیلخان، از رجال دورۀ قاجار و حاکم کرمان بوده است. ۱ - زندگی نامهوی فرزند فتحعلی خان نوری، معروف به کوه نور، بود. [۱]
یحیی احمد کرمانی، فرماندهان کرمان، ج۱، ص۲۳۹، به ضمیمۀ رسالۀ کاتب کرمانی، چاپ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۷۱ش.
[۲]
اسدالله نوری اسفندیاری، تاریخ خانواده اسفندیاری، ج۱، ص۶۶، تهران ۱۳۲۹ش.
تاریخ تولد وی در منابع ذکر نشده، ولی براساس سن او در هنگام مرگ ، احتمالا در حدود ۱۱۹۴ به دنیا آمده است. [۳]
احمد علی وزیری کرمانی، ج۲، ص ۸۰۸
[۴]
یحیی احمد کرمانی، فرماندهان کرمان، ج۱، ص۲۶۱، به ضمیمۀ رسالۀ کاتب کرمانی، چاپ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۷۱ش.
وی در نور مازندران به دنیا آمد. در جوانی در تبریز و در دستگاه ناصرالدین میرزا (بعداً شاه) مشغول به خدمت بود. در ۱۲۶۱ در دوران حکومت فضلعلیخان بیگلربیگی، مأموریت کرمان یافت. [۵]
یحیی احمد کرمانی، ج۱، ص۲۳۹، فرماندهان کرمان، به ضمیمۀ رسالۀ کاتب کرمانی، چاپ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۷۱ش،پانویس ۴۷.
[۶]
ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۹، چاپ علیاکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۶۲ش.
در این دوره املاکی از خالصجات دیوانی را به تیول گرفت و به آبادی آنها پرداخت. [۷]
ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۹، چاپ علیاکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۶۲ش.
۱.۱ - احضار به تهراندر ۱۲۷۵، به سبب بدگویی برخی از امنای دولت که از کفایت و لیاقت او بیم داشتند، به تهران احضار شد. محمداسماعیلخان در نزد ناصرالدینشاه خود را از تهمت مبرا ساخت. حاکم وقت، غلامحسین سپهدار، عزل و کیومرث میرزا (پسر قهرمان میرزا و نوۀ عباس میرزا نایبالسلطنه) در رمضان همان سال حاکم کرمان گردید و محمد اسماعیل خان نیز، به فرمان ناصرالدینشاه، پیشکار حاکم کرمان شد. [۸]
محمد جعفر خورموجی، حقایقالاخبار ناصری، ج۱، ص۲۴۵، چاپ حسین خدیوجم، تهران ۱۳۶۳ش.
[۹]
یحیی احمد کرمانی، فرماندهان کرمان، ج۱، ص۲۳۹، به ضمیمۀ رسالۀ کاتب کرمانی، چاپ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۷۱ش.
[۱۰]
یحیی احمد کرمانی، فرماندهان کرمان، ج۱، ص۲۴۰، به ضمیمۀ رسالۀ کاتب کرمانی، چاپ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۷۱ش.
[۱۱]
یحیی احمد کرمانی، فرماندهان کرمان، ج۱، ص۲۴۲، به ضمیمۀ رسالۀ کاتب کرمانی، چاپ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۷۱ش.
[۱۲]
یحیی احمد کرمانی، فرماندهان کرمان، ج۱، ص۲۴۴، به ضمیمۀ رسالۀ کاتب کرمانی، چاپ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۷۱ش.
[۱۳]
ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۹، چاپ علیاکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۶۲ش.
ازآن زمان محمداسماعیلخان حاکم واقعی کرمان و کیومرث میرزا حاکم اسمی کرمان بود. [۱۴]
ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۹، چاپ علیاکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۶۲ش.
وی در این سال (۱۲۷۵) طایفۀ بهارلو (از طوایف فارس) را که شرارت کرده و در کرمان دست به غارت زده بودند تنبیه، و رؤسای آنان را دستگیرکرد و به تهران فرستاد. وی حدود دویست خانوار ازاین طایفه را در نرماشیر سکونت داد و برایشان مقرری تعیین کرد تا به شرارت دست نزنند. [۱۵]
اسدالله نوری اسفندیاری، تاریخ خانواده اسفندیاری، ج۱، ص۶۷، تهران ۱۳۲۹ش.
به سبب دخالت دولت انگلیس در امور بندرهای مکران (از جمله چابهار و گواتر) – که در آن زمان تحت حکومت کرمان و در اجارۀ امام مسقط بود – نمایندۀ ایران در مسقط پیشنهاد کرد محمد اسماعیلخان مأمور رسیدگی به امور آن نواحی شود. [۱۶]
حسن حبیبی و محمدباقر وثوقی، بررسی تاریخی، ج۱، ص۱۰۱، سیاسی و اجتماعی اسناد بندرعباس، تهران ۱۳۸۷ش،سندش ۴۸.
[۱۷]
حسن حبیبی و محمدباقر وثوقی، ج۱، ص۱۵۵، بررسی تاریخی، سیاسی و اجتماعی اسناد بندرعباس، تهران ۱۳۸۷ش.
۲ - جنگ با آزادخانمحمد اسماعیلخان در ۱۲۷۶ لقب وکیلالملک گرفت [۱۸]
محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، مرآت البلدان، ج۲، ص۱۳۵۰، چاپ عبدالحسین نوابی و میرهاشم محدث، تهران ۱۳۶۷ـ ۱۳۶۸ش.
[۱۹]
اعتمادالسلطنه، ۱۳۶۳ـ ۱۳۶۸ش، ج۱، ص ۳۰۹
. در این سال آزادخان افغان به بلوچستان حمله کرد و قلعۀ جالق و فدک را گرفت. وکیلالملک با لشکری در محلی به نام ریگان در بلوچستان توقف کرد و سپاهیان خود را به مقابله با وی فرستاد. این درگیری بیش از دو ماه ادامه یافت تا اینکه آزادخان گریخت و وکیلالملک نیز به کرمان بازگشت. [۲۰]
اسدالله نوری اسفندیاری، تاریخ خانواده اسفندیاری، ج۱، ص۶۷ـ۶۸، تهران ۱۳۲۹ش.
در ۱۲۷۸، وکیلالملک در کرمان قلعۀ انگوران را، که در تصرف یاغیان بود، گرفت و یاغیان را به تهران فرستاد [۲۱]
اعتمادالسلطنه، ۱۳۶۳ـ ۱۳۶۸ش، ج۱، ص ۷۳.
همچنین برای سرکوب امیر امین ایرافشانی و طایفۀ احمد زهی، که عصیان کرده بودند، به بلوچستان رفت. ابتدا قلعۀ ایرافشان را محاصره کرد و سرانجام، پس ازچهل روز، آنجا را به تصرف درآورد. [۲۲]
چنانکه اهالی بمپور به خوردن علف روی آوردند و هر روز تعدادی از گرسنگی میمردند. وکیلالملک برای مردم بمپور جیره مقرر کرد و دویست خروار غله به این کار اختصاص داد، یحیی احمد کرمانی، فرماندهان کرمان، به ضمیمۀ رسالۀ کاتب کرمانی، چاپ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۷۱ش.
[۲۳]
اسدالله نوری اسفندیاری، تاریخ خانواده اسفندیاری، ج۱، ص۷۳، تهران ۱۳۲۹ش.
[۲۴]
شمسالدین نجمی، «آثار و خدمات اجتماعی وکیلالملک محمداسماعیلخان نوری اسفندیاری»، میراث جاویدان، سال ۱۲ (بهار ۱۳۸۳)، ش ۴۵.
۳ - اعزام مهدیخان به طیسدر ۱۲۸۱، از بلوچستان خبر رسید که صاحب منصبان انگلیسی از بندر گوادر آمدهاند و قصد دارند بندر طیس (در خلیج چابهار و بندر تجاری کرمان قدیم) را تصرف کنند. وکیلالملک، میرزا مهدیخان سرهنگ را از قشون کرمان روانۀ طیس کرد تا هر چه زودتر در آنجا قلعهای کوچک بنا کند و مانع مداخلۀ بیگانگان در این ناحیه شود. [۲۵]
محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه،مرآت البلدان، چاپ عبدالحسین نوابی و میرهاشم محدث، تهران ۱۳۶۷ـ ۱۳۶۸ش،ج۲، می ۱۴۶۴
[۲۶]
اسدالله نوری اسفندیاری، تاریخ خانواده اسفندیاری، ج۱، ص۷۳ـ ۷۴، تهران ۱۳۲۹ش.
همچنین، یاغیان و خانهای آشوبگر سیستان را سرکوب کرد و امنیت را به آنجا بازگرداند. [۲۷]
اسدالله نوری اسفندیاری، تاریخ خانواده اسفندیاری، ج۱، ص۷۶، تهران ۱۳۲۹ش.
در همان سال، ناصرالدینشاه به وکیلالملک دستور داد که از فروش زمین به خارجیها خودداری کند. [۲۸]
حسن حبیبی و محمدباقر وثوقی، بررسی تاریخی، ج۱، ص۱۳۹، سیاسی و اجتماعی اسناد بندرعباس، تهران ۱۳۸۷ش.
[۲۹]
حسن حبیبی و محمدباقر وثوقی، بررسی تاریخی، ج۱، ص۲۳۹ سند ش۱۰۵، سیاسی و اجتماعی اسناد بندرعباس، تهران ۱۳۸۷ش.
وکیلالملک در ۱۲۸۱ به جنابی [۳۰]
محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، مرآت البلدان، ج۲، ص۱۴۶۴، چاپ عبدالحسین نوابی و میرهاشم محدث، تهران ۱۳۶۷ـ ۱۳۶۸ش.
و در ۱۲۸۲ به سرداری ملقب شد. [۳۱]
محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، مرآت البلدان، چاپ عبدالحسین نوابی و میرهاشم محدث، تهران ۱۳۶۷ـ ۱۳۶۸ش،ج۲، می ۱۴۸۶.
۴ - قحطی در شهردر ۱۲۸۲، به سبب حملۀ ملخ، قحطی شد و قیمت غلات افزایش یافت. عدهای در شهر شورش کردند و کیومرث میرزا، حاکم کرمان، به مخالفت با وکیلالملک برخاست. وکیلالملک نیز زمینۀ مراجعه او را به تهران فراهم کرد و کیومرث میرزا در اواخر ۱۲۸۲ به تهران رفت [۳۲]
اعتمادالسلطنه، ۱۳۶۳ـ ۱۳۶۷ش، ج ۳، ص ۱۸۷۳
[۳۳]
یحیی احمد کرمانی، فرماندهان کرمان، ج۱، ص۲۵۶ـ ۲۵۷، به ضمیمۀ رسالۀ کاتب کرمانی، چاپ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۷۱ش.
بدین ترتیب، وکیل الملک در شوال ۱۲۸۲ [۳۴]
یحیی احمد کرمانی، فرماندهان کرمان، ج۱، ص۲۵۷، به ضمیمۀ رسالۀ کاتب کرمانی، چاپ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۷۱ش.
یا در ۱۲۸۳، به جای کیومرث میرزا، حاکم کرمان شد [۳۵]
محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، مرآت البلدان، ج۲، ص۱۵۲۰، چاپ عبدالحسین نوابی و میرهاشم محدث، تهران ۱۳۶۷ـ ۱۳۶۸ش.
[۳۶]
احمد علی وزیری کرمانی، ج۱، ص ۸۵.
[۳۷]
احمد علی وزیری کرمانی، ج۲، ص ۸۰۷
.۵ - فوت وکیل الملکوکیلالملک در ۱۶ جمادیالاخرۀ ۱۲۸۴، بعد از نود سالگی، در کرمان درگذشت و جنازه اش را در نجف، در عمارتی که به دستور خودش ساخته شده بود، به خاک سپردند. [۳۸]
اعتمادالسلطنه، ۱۳۶۳ـ ۱۳۶۷ش، ج ۳، ص ۱۸۹۸
[۳۹]
احمد علی وزیری کرمانی، ج ۲، ص ۸۰۸
[۴۰]
یحیی احمد کرمانی، فرماندهان کرمان، ج۱، ص۲۶۱ـ ۲۶۲، به ضمیمۀ رسالۀ کاتب کرمانی، چاپ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۷۱ش.
وکیلالملک از حاکمان معروف و مؤثر در کرمان بود. وی بناها، عمارات، قناتها و کاروانسراهای بسیاری احداث کرد. بازار وکیل، دو دروازۀ جدید برای شهر کرمان به نام ناصریه و وکیل، دو باب حمام (برای اطلاع بیشتر از اقدامات عمرانی وکیلالملک [۴۱]
اعتمادالسلطنه، ۱۳۶۷- ۱۳۶۸ ش، ج۱، ص ۴۵۶
[۴۲]
اعتمادالسلطنه، ۱۳۶۷- ۱۳۶۸ ش، ج۲، ص ۱۴۴۴
[۴۳]
اعتمادالسلطنه، ۱۳۶۷- ۱۳۶۸ ش، ج۲، ص ۱۵۶۴
[۴۴]
اعتمادالسلطنه، ۱۳۶۷- ۱۳۶۸ ش، ج۴، ص ۲۳۶۲ـ ۲۳۶۳
[۴۵]
احمد علی وزیری کرمانی، ج ۲، ص۶۴۴- ۶۴۵
[۴۶]
یحیی احمد کرمانی، ج۱، ص۲۴۶، فرماندهان کرمان، به ضمیمۀ رسالۀ کاتب کرمانی، چاپ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۷۱ش،پانویس ۵۴.
[۴۷]
اسدالله نوری اسفندیاری، تاریخ خانواده اسفندیاری، ج۱، ص۶۸- ۷۲، تهران ۱۳۲۹ش.
۶ - خدماتتکیۀ سیدالشهدا در محلۀ سنگلج تهران و تکیهای در روستای یوش، از توابع نور مازندران، از جمله آثار اوست. [۴۸]
یحیی احمد کرمانی، ج۱، ص۲۴۸، فرماندهان کرمان، به ضمیمۀ رسالۀ کاتب کرمانی، چاپ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۷۱ش،پانویس ۵۴.
[۴۹]
اسدالله نوری اسفندیاری، تاریخ خانواده اسفندیاری، ج۱، ص۷۲، تهران ۱۳۲۹ش.
در ۱۳۱۶، در محلۀ سنگلج در خانۀ خود وکیلالملک مدرسهای به نامِ افتتاحیه گشایش یافت. [۵۰]
عبدالحسینخان سپهر، مرآت الوقایع مظفری، ج۱، ص۲۶۲، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۶ش.
وکیلالملک سبب جذب و پرورش و پیشرفت اهل فن و صنعت در کرمان شد. در دورۀ او، تولید شال و فرش کرمان و نیز تجارت رشد کرد. [۵۱]
احمد علی وزیری کرمانی، ج۲، ص ۸۰۸.
[۵۲]
یحیی احمد کرمانی،ج۱، ص۲۴۸، فرماندهان کرمان، به ضمیمۀ رسالۀ کاتب کرمانی، چاپ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۷۱ش .
[۵۳]
حسن حبیبی و محمدباقر وثوقی، ج۱، ص۱۵۵، بررسی تاریخی، سیاسی و اجتماعی اسناد بندرعباس، تهران ۱۳۸۷ش.
وکیلالملک، میرزاعلیاکبرخان نفیسی ناظمالاطبا کرمانی را به تهران فرستاد تا در دارالفنون تحصیل کند. [۵۴]
ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۲۰۱، چاپ علیاکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۶۲ش.
همچنین هزینۀ چاپ کتاب تاریخ ایران سرجان ملکم، ترجمۀ میرزا اسماعیل حیرت، را که در۱۲۸۹ در بمبئی منتشر شد، پرداخت [۵۵]
احمد علی وزیری کرمانی، ج۱، ص ۱۸۴
[۵۶]
یحیی احمد کرمانی، ج۱، ص۱۲۶، فرماندهان کرمان، به ضمیمۀ رسالۀ کاتب کرمانی، چاپ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۷۱ش،پانویس ۲۰
کتابهای دیگری نیز به همت وکیل الملک و پسرش، مرتضی قلیخان (وکیلالملک ثانی)، منتشرشد، از جمله کتابی دربارۀ حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم و احوال خلفای راشدین و اصحاب پیامبر و نیز حضرت علی علیهالسلام. [۵۷]
اسدالله نوری اسفندیاری، تاریخ خانواده اسفندیاری، تهران ۱۳۲۹ش.
وی ثروت بسیاری داشت، به قولی نه کرور پول در دوران حکومتش در کرمان به دست آورد و مواجب او سالی سههزار تومان بود. [۵۸]
یحیی احمد کرمانی، ج۱، ص۳۱۶، فرماندهان کرمان، به ضمیمۀ رسالۀ کاتب کرمانی، چاپ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۷۱ش،پانویس ۱۴۴.
[۵۹]
فرخخان امینالدوله، مجموعه اسناد و مدارک فرخخان امینالدوله، ج۵، ص۲۷۶، چاپ کریم اصفهانیان، علیاصغر عمران و قدرتالله روشنی، تهران ۱۳۵۷ش.
۷ - پیشنهاد صدر اعظمیوکیلالملک حاکمی با کفایت بود. خط نستعلیق را خوب مینوشت. نثر ساده و استواری داشت. از علم تاریخ نیز با اطلاع بود و آداب و رسوم ملل را میشناخت. [۶۰]
یحیی احمد کرمانی، فرماندهان کرمان، ج۱، ص۲۵۸، به ضمیمۀ رسالۀ کاتب کرمانی، چاپ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۷۱ش.
گفتهاند که ناصرالدینشاه صدارت اعظمی را به او پیشنهاد کرده بود، ولی وی که از اوضاع دربار ناراضی بود و اصلاح امور را غیرممکن میدید، از پذیرش آن خودداری کرد. وکیلالملک بهانۀ تهدید درباریان شده بود، زیرا ناصرالدین شاه او را لایقتر و در امور کشور بصیرتر میدانست. [۶۱]
یحیی احمد کرمانی، فرماندهان کرمان، ج۱، ص۲۵۸، به ضمیمۀ رسالۀ کاتب کرمانی، چاپ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۷۱ش.
[۶۲]
۶۶، اسدالله نوری اسفندیاری، ج۱، ص۶۴، تاریخ خانواده اسفندیاری، تهران ۱۳۲۹ش.
وزیری کرمانی [۶۳]
احمد علی وزیری کرمانی، ج۲، ص ۸۰۸
او را فردی نیکفطرت، با صفات پسندیده وصف کرده است. جوانمردی، مردمداری، و ایستادگی او در برابر بیگانگان، نزد اهالی کرمان مَثل شده بود. [۶۴]
اسدالله نوری اسفندیاری، تاریخ خانواده اسفندیاری، ج۱، ص۶۶، تهران ۱۳۲۹ش.
اهالی کرمان نیز، بنا بر آنچه در روزنامۀ دولت علیه ایران [۶۵]
روزنامه دولت علیه ایران،پنجشنبه ۱۷ ذیحجۀ ۱۲۷۹، ص ۶، چاپ کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران ۱۳۷۰ش.
آمده، از کفایت و نیکوکاری وی خرسند بودند. با این همه، عملکرد وکیلالملک درمورد میرزا رضا کرمانی، قاتل ناصرالدینشاه ، حاکی از ظلم وکیلالملک به وی است. وکیلالملک ملک او را گرفته و به فرد دیگری داده بود و بدین سبب، میرزارضا از کرمان به یزد رفته بود. به گفتۀ میرزا رضا، وکیلالملک هر روز برای خرجتراشی و اضافه شدن مواجب، یک یاغی جعلی به دولت معرفی میکرد و هر وقت اضافه مواجب و منصب میخواست، میرزا رضا را میگرفت. [۶۶]
ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۱۰۴ـ ۱۰۵، چاپ علیاکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۶۲ش.
[۶۷]
ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۱۱۸، چاپ علیاکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۶۲ش.
۸ - پسر وکیلالملکمرتضی قلیخان، پسر وکیلالملک، در ۱۲۸۶ به وکیلالملک (ثانی) ملقب شد و حکومت کرمان و بلوچستان را گرفت. [۶۸]
محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، مرآت البلدان، ج۲، ص۱۵۹۸، چاپ عبدالحسین نوابی و میرهاشم محدث، تهران ۱۳۶۷ـ ۱۳۶۸ش.
بعد از وکیلالملک، حکومت در کرمان خانوادگی شد. وی با طوایف بزرگ کرمان وصلت کرد و جد اسفندیاریهای کرمان است. [۶۹]
محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، الماثر و الآثار، ج۲، ص۵۸۴، یا چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۶۳ـ ۱۳۶۸ ش.
[۷۰]
۲۵۹، یحیی احمد کرمانی، ج۱، ص۱۷، فرماندهان کرمان، به ضمیمۀ رسالۀ کاتب کرمانی، چاپ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۷۱ش.
[۷۱]
اسدالله نوری اسفندیاری، تاریخ خانواده اسفندیاری، ج۱، ص۶۳، تهران ۱۳۲۹ش.
به قولی، کرمان در دورۀ چهار حاکم، آباد شده است: گنجعلیخان، میرزا ابراهیمخان ظهیرالدوله، وکیلالملک اول، و وکیل الملک ثانی [۷۲]
یحیی احمد کرمانی، فرماندهان کرمان، ج۱، ص۱۴۶، به ضمیمۀ رسالۀ کاتب کرمانی، چاپ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۷۱ش.
۹ - فهرست منابع(۱) یحیی احمد کرمانی، فرماندهان کرمان، به ضمیمۀ رسالۀ کاتب کرمانی، چاپ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۷۱ش. (۲) محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم ناصری، چاپ محمد اسماعیل رضوانی، تهران ۱۳۶۳ـ ۱۳۶۷ ش. (۳) محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، الماثر و الآثار، یا چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۶۳ـ ۱۳۶۸ ش. (۴) محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، مرآت البلدان، چاپ عبدالحسین نوابی و میرهاشم محدث، تهران ۱۳۶۷ـ ۱۳۶۸ش. (۵) فرخخان امینالدوله، مجموعه اسناد و مدارک فرخخان امینالدوله، چاپ کریم اصفهانیان، علیاصغر عمران و قدرتالله روشنی، تهران ۱۳۵۷ش. (۶) حسن حبیبی و محمدباقر وثوقی، بررسی تاریخی، سیاسی و اجتماعی اسناد بندرعباس، تهران ۱۳۸۷ش. (۷) محمد جعفر خورموجی، حقایقالاخبار ناصری، چاپ حسین خدیوجم، تهران ۱۳۶۳ش. (۸) روزنامه دولت علیه ایران، چاپ کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران ۱۳۷۰ش. (۹) عبدالحسینخان سپهر، مرآت الوقایع مظفری، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران ۱۳۸۶ش. (۱۰) ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، چاپ علیاکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۶۲ش. (۱۱) شمسالدین نجمی، «آثار و خدمات اجتماعی وکیلالملک محمداسماعیلخان نوری اسفندیاری»، میراث جاویدان، سال ۱۲ (بهار ۱۳۸۳)، ش ۴۵. (۱۲) اسدالله نوری اسفندیاری، تاریخ خانواده اسفندیاری، تهران ۱۳۲۹ش. (۱۳) احمدعلی وزیری کرمانی، تاریخ کرمان، چاپ محمد ابراهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۶۴ ش. ۱۰ - پانویس
۱۱ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «وکیل الملک نوری»، شماره۷۱۹۶. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه جهان اسلام
|